ماجرای یک پسر تنها



وقتی مردم یه درخت رو خاکم
بکارید تا عاشقا برن تو سایش
یکم تو دارم یه شب روکارم
یه شب تو خودم با که چقد رو دارم
فکرای تشنه تو کویر قلبم
و من تنها تو این مسیر خلوت
چقدر هزینه کردم واسه خبری که نبود
واسه هدفی که هنو شده اسیر عقلم
از من میشنوی کشک همش دادا
تش خنده ها اشک همش دادا
پشم همش بابا اون سوی محبت
خشم همش دادا رشک همش بابا
خدار و دیدم تو خواب ازش
پرسیدم چرا ؟ گفت داد نزن
گفتم کجا بودی بی گناهو دار زدن
گفت تو چشم اونایی که زار زدن

سپهر خلسه، قصه

سربازا تو کلاسا قلما تو جبهن

خون من سرد پاچیده رو شعرم

میخوام راست بگم فقط واسه یک شب

اندفعه دیگه نمیخوام که بگذره

این شهر پُره خلت روی تنش

مثه رفیقای منه اونم حرفی نمیزنه

زل زده به این پول که ریخته کفش

توی نیمه های شبش

به تو حال میده غمش

افتادم یاد رفیقای رفته

دکتره داده یه چی واسه هفته

روی بیت حمید نمیبره خوابم

خاکی میمونم تا دقیقه‌ی آخر

آ

من باز به فکرت افتادم

همه میان بالا من به فکر افتادن

آ

که این حس صبح تا شب

باهامه که بهم داره میگه مفت دادم

سخت شده دیگه ادامه به کارم همش

مُخه میگه میخوای یه راه بره با رپ

فحش نمیدمم به خاطر مادر

توی آهنگ ولی دنیا واقعاً ب داده مارم

لبات چفت رو هم تا که فاش نشه

رازه دل سکوت اصلا با کلاس تره

چشا باز سنگینه دست سبکه اصن

خسته نشده میخواد ساده باج نده

همیشه تا نوک خودکارت درده

کسی نی که به این دنیا بخنده

رد بوله توی و*دکائه محوه

هرچی شاعره رسوای شهره

یه وینستون قرمز یه مشت پول آبی

جوونی که میدونی خب خوش بوده گاهی

پشت بوده خالی ولی شُش پُره دوده

نمیخوادم اصن ازش الگو بسازی

افتادم یاد رفیقای رفته

دکتره داده یه چی واسه هفته

روی بیت حمید نمیبره خوابم

خاکی میمونم تا دقیقه‌ی آخر

آ

من باز به فکرت افتادم

همه میان بالا من به فکر افتادن

آ

که این حس صبح تا شب

باهامه که بهم داره میگه مفت دادم

من موندمو یه دست لباسم

قلمی که شبا میخواد برقصه واسم

یه لحظه بازم فکرکدم آدمم

صدا کفتارا نرفت از یادم

رفیقمم دلش عینه چشمش خونه

دشمن اون که یه روز عشقش بوده

بعضی چیزا میگن زشتش خوبه

واسه امثال من این فکر زندونه

اون جاسیگاری که رفیقم ساخته تو زندان

داره میریزه روش آتیش فکرام

علفای هرز پا پیچ مغزم

نافو بریدم با حاشیه انگار

همیشه تا نوک خودکارت درده

کسی نی که به این دنیا بخنده

رد بوله توی و*دکائه محوه

هرچی شاعره رسوای شهره

افتادم یاد رفیقای رفته

دکتره داده یه چی واسه هفته

روی بیت حمید نمیبره خوابم

خاکی میمونم تا دقیقه‌ی آخر

آ

من باز به فکرت افتادم

همه میان بالا من به فکر افتادن

آ

که این حس صبح تا شب

باهامه که بهم داره میگه مفت دادم


دریافت
حجم: 8.13 مگابایت


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ همراه مشاورفا نمونه سوالات رایگان کاربر ماساژ دوره ۳۰ مجتمع آموزشی امام صادق علیه السلام پوست سالم و زیبا بهینه سازی مصرف برق Craig جملات عاشقانه | عکس های عاشقانه Matt Jason